.

«رباب»، دختر «امرءالقیس» از قبایل شامی بود. پدرش در زمان خلیفه دوم، مسلمان می شود و از شدت  علاقه و ارادت به حضرت علی(علیه السلام ) سه فرزند خود را  به عقد ازدواج امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام)  درآورد. (1)  

در برخی از نقل های تاریخی  پدر رباب را انیف کلبی معرفی کرده اند .(2) اما نقل اول شهرت بیشتری در تاریخ دارد.

«رباب» به عقد امام حسین(علیه اسلام ) درآمد و تا آخرین لحظات زندگی آن حضرت در کنار حضرت ماند. «رباب» دو فرزند از امام حسین(علیه السلام ) داشت، یکی سکینه و دیگری عبداللّه ( علی اصغر) . که در روز عاشورا در جلوی چشم پدر و مادرش به شهادت رسید.(3) و سکینه (سلام الله علیها) نیز، بعدها در شمار زنان بزرگ عالم اسلام درآمده، بویژه در ادب، شخصیت شناخته شده ای یافت.

«رباب » نیز علاقه وافری به امام حسین(علیه) داشت. او در سفر کربلا همراه امام(علیه السلام) بود و پس از شهادت آن حضرت،  نیز وفاداری اش را به زبان شعر، و نیز در عمل، نشان داد.

دو مرثیه از «رباب»  به جا مانده ،که هر دو دارای معانی بسیار زیبا بوده ونشان از  خلوص و ارادت رباب( عشق او به حضرت) دارد.  در یکی این مرثیه ها اینطور شعر می سراید:

«اِنَّ الّذی کانَ نورا یُستَضضاءُ به / بِکربلا قتیلُ جزاکَ غَیْرُ مدفونِ

جَنَبِتَ خُسرانَ الموازین/  قد کنتَ لی حَبلاً صَعبا اَلُوذُبه و

کنت تَصْحَبنا بالرَحم و الدین/ مَن لِلْیَتامی وَ مَنْ للسائلین و مَنْ

یُغنی و یاوی اِلیْه کُلُّ مِسْکِینِ/وَ للّه ِ لاَابتَغی بَیْنَ الرّملِ و الطین»

«آن پرتوی که دیگران از درخشش آن بهره می بردند، در کربلا کشته شده و غیر مدفون رها شده است.ای فرزند پیامبر(صلی الله علیه و اله)! خدا از طرف ما تو را پاداش نیکو داده و در وقت «میزان» تو را از هر زیانی به دور دارد. تو آن چنان کوه محکمی بوده که من بدان پناه می بردم و تو با رحمت و از سر دینداری با ما همنشینی داشتی.دیگر چه کسی برای یتیمان و فقیران، مانده؟ و چه کسی است که مسکینان بدو پناه برده و او بی نیازشان سازد؟ به خدا قسم! دیگر سایه ای بعد از تو بر سرم نخواهم پذیرفت تا در میان خاک، پنهان شوم.» (4)

«رباب» در بیت سوم، ارتباط عمیق خود را با امام (علیه السلام) به تصویر می کشد.

«رباب» ، زمانی که در محفل ابن زیاد، سر امام حسین(علیه السلام) را در دامن نهاده، بر آن بوسه می زد،

ادامه مطلب :

چنین سرود:

« وا حُسینَا فَلا نسیتُ حسینا/ اقصَدَتْهُ اُسِنَةُ الاعداء    غادَروُهُ بِکربلاء صریعا/لا سقی اللّه ُ جانبی کربلاء ؛ من هرگز حسین را فراموش نخواهم کرد، حسینی که نیزه های دشمن او را هدف قرار دادند.او را در حالی که در کربلا افتاده بود، کشتند؛ خداوند سرزمین کربلا را سیراب نکند.» (5)

خواندن چنین شعری، در محفل زیاد، کمال مظلومیت امام حسین(علیه السلام ) را آشکار نموده، خاطره سخت شهادت را زنده کرده است.

شخصیت والای «رباب» ، باعث شد تا عده ای از اشراف قریش، پس از شهادت امام، از وی خواستگاری کنند، اما وی در پاسخ گفت: « من پس از آنکه رسول خدا پدرشوهرم بوده، شخص دیگری را به عنوان پدرشوهر نمی پذیرم.» (6)

 و همچنین به نقل از سبط ابن جوزی و همان گونه که از «ابن اثیر» نقل شده، اشراف قریش و نیز یزید، خواستار «رباب» بودند اما شدت علاقه رباب به اباعبداللّه (علیه السلام)سبب شد که نه تنها خواسته آنان را رد کند، بلکه از فرط غصه و گریه، بیش از یک سال زنده نماند، او در این یک سال حتی زیر سایه ننشست. ابن اثیر تصریح کرده که همین امر، باعث رحلت او گردید. (7) 

اما این ارادت و عشق رباب به امام نشات گرفته از نوع رفتار امام علیه السلام و عشق و اردات آن حضرت به همسر خود بود. امام (علیه السلام) چون کوهی است که پناهگاه آرام بخش «رباب» بوده و آن حضرت نیز با کمال ملاطفت و از سر دینداری با وی برخورد داشته است. 

امام حسین(علیه السلام)  نیز همسرش «رباب»را بسیار دوست داشت.  و از روی علاقه مندی به وی، در باره اش شعر می گفت. نسابه معروف «المجدی» نیز تأکید دارد که: امام حسین(علیه السلام) سکینه و مادرش «رباب» را دوست می داشت.(8)

این دوستی به دلیل بزرگواری «رباب» بود، چنان که از هشام کلبی، مورخ مشهور نقل شده که:

«من خیار النساء و افضلهنَّ ؛ رباب از بهترین زنان و از برترین آنها بود. (9) .

  حضرت در محبت خود نسبت همسر و دختر خود این گونه می سراید:

«لَعَمْرُک اِنِّنی لَاُحِبُّ دارا/  تَحُلُّ بها سکینةُ و الربابُ

اُحبِّهما وَ اَبْدُلُ جُلَّ حالی/ وَ لَیْسَ لِلاَئمی فیها عِتابُ»

«به جان تو سوگند! من خانه ای را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند.آنها را دوست دارم و تمامی دارایی ام را به پای آنها می ریزم و هیچ کس نباید در این باره با من سخنی بگوید.» (10)

این شعر به طور مستقیم از طرف امام حسین(علیه السلام) نقل شده و تا آنجا که ما می دانیم هیچ کس آن را به عنوان زبان حال، ندانسته و نسبت آن را به امام تکذیب نکرده است.

شعر دیگری نیز از امام حسین(علیه السلام) در باره «رباب» نقل شده است:

اُحبُّ لِحُبِّهَآ جمیعا //وَ نَثْلَةَ کُلَّها و بَنیِ الرُّباب

وَ اخْوالاً لَهَا مِن آلِ لامَ// اُحِبُّهُم وَ طَرَّبَنی جنابُ

«من به خاطر دوستی او «زید»، «نثل »و تمام «بنو رباب» را دوست دارم.و همچنین داییهای او را از خاندان [بنی] لام، همه را دوست دارم و «جناب» را که مرا به طرب آورده است».

ظاهرا  اسامی موجود در شعر خانواده و منتسبین به «حضرت رباب سلام الله علیها» بودند. (11) 

منابع: 

1- الاغانی، ج16، ص140 ـ 141 -   انساب الاشراف، ج1، ص195، انتشارات محمودی

2- مجله تراثنا، ش10، 187، مؤسسه آل البیت

3-   ارشاد شیخ مفید ج2  - الاغانی، 16، ص141 -  جمهرة انساب العرب، ص457.

4-  اعیان الشیعه ج6 ص449 –   منتهی الامال ج1 ص335-    الاغانی ج 16 ص 142

5-  منتهی الامال ج1 ص 463-    اعیان الشیعه ج6 ص449

6- اعیان  الشیعه ج6 ص449 -   الکامل ج4، ص88

7- الکامل ج4 ص88

8-   المجدی، ص92 

9-  الاغانی، ج16، ص141

10- الاغانی ج 16 ص 136 –    مجله تراثنا ش 10 ص128-      اعلام انساء المو منات ص346 

11-  تاج العروس ج1 ص263 –    اعیان الشیعه ج6- ص449

 

موضوعات: سیره پیشوایان, امام حسین علیه السلام
[سه شنبه 1398-01-20] [ 01:07:00 ب.ظ ]