زمانی که هارون الرشید امام کاظم علیه السلام را از مدینه به بغداد آورد، مجلسی ترتیب داد در آن مجلس  هارون الرشید به امام علیه السلام گفت: «می خواهم از شما چیزهایی بپرسم که مدتی است در ذهنم هست و تا کنون از کس نپرسیده ام،به من گفته اند که شما هرگز دروغ نمی گویید. » 

امام علیه السلام فرمود: «اگر  من آزادی بیان داشته باشم، آنچه می دانم در زمینه ی سوالت پاسخت را خواهم داد»

هارون آزادی را به امام علیه السلام داد و گفت: «در بیان آزاد هستید،هر چه می خواهید بفرمایید…»

هارون گفت سوال اول : چرا شما و مردم،معتقد هستیدکه شما فرزندان ابو طالب از ما فرزندان عباس برترید،در حالیکه ما و شما از تنه ی یک درختیم.

امام علیه السلام جواب می دهد: «ابو طالب و عباس هر دو عموهای پیامبر بودند و از جهت خویشاوندی با پیامبر،با هم فرقی ندارند.اما ما از شما به پیامبر نزدیکتریم.»

هارون گفت: چگونه؟

امام علیه السلام پاسخ میدهد:  «چون پدر ما ابو طالب با پدر رسول اکرم برادر تنی (پدر و مادر یکی) بودند ولی عباس برادر ناتنی (تنها از سوی مادر) بود.»

هارون سوال بعدی را می پرسد: « چرا شما مدعی هستید که از پیامبر ارث هم می برید،در حالی که می دانیم هنگامی که پیامبر رحلت کرد عمویش عباس (پدر ما) زنده بود اما عموی دیگرش ابو طالب (پدر شما) زنده نبود و معلوم است که تا عمو زنده است،ارث به پسر عمو نمی رسد.

ادامه »

موضوعات: سیره پیشوایان, امام کاظم علیه السلام
[دوشنبه 1398-01-12] [ 01:16:00 ب.ظ ]