مناظره  اول : مناظره امام با جاثلیق مسیحی

در یکی از مناظراتی امام رضا علیه السلام با بزرگان و ادیان داشتند مناظره با جاثلیق بود.

 اعتراف اول:

در قسمتی از این مناظره اماده است که : امام (علیه السلام)  شروع به سخن کرد  و فرمود : ای  نصرانی اگر با انجیل  خودت که به آن اعتقاد داری برایت  استدلال کنم به  حقانیت اسلام قرار خواهی کرد؟  جاثلیق گفت :  نمی توانم گفتار انجیل را انکار کنم  به خدا قسم اقرار خواهم کرد . امام(علیه السلام)   روبه جاثلیق کرد و فرمود:  هرچه می خواهی بپرس و جوابش را  بشنو .  جاثلیق به امام (علیه السلام)  گفت : آیا نبوت عیسی (علیه السلام)  و کتابش را انکار می کنی؟  امام(علیه السلام)   جواب داد:  من به عیسی و کتابش و بشارت های آن و حواریونش ایمان دارم  و  به عیسی ای که  نبوت محمد (صلی الله علیه و اله ) را انکار کرده ،  کافرم.  

جاثلیق گفت : مگر در قضاوت از  دو شاهد عادل  استفاده نمی‌کنی؟  امام ( علیه السلام) فرمود: بله  . جاثلیق از امام(علیه السلام) خواست  دو شاهد  غیر مسلمان بیاورد که بر نبوت پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و اله) شهادت دهند . و  جاثلیق هم دو نفر شاهد عادل غیر مسیحی بیاورد.  امام (علیه السلام)  پذیرفت و به جاثلیق فرمود: به انصاف سخن گفتی.  امام (علیه السلام)  فرمود:  من عادلی را برایت می گویم که در نزد عیسی بن مریم از همه قابل قبول تر بود. . جاثلیق وقتی شنید پرسید او کسیت؟ امام (علیه السلام)   فرمود یوحنای دیلمی

جاثلیق با خوشحالی گفت بله او محبوبترین شخص نزد مسیح است. امام ( علیه السلام) رو به جاثلیق می فرماید : آیا  این  کلام را از یوحنا شنیدی که از عیسی بن مریم نقل می کند و می گوید:  «مسیح  مرا از دین  محمد عربی باخبر ساخت و بشارت داد که بعد از او چنین  پیامبری خواهد آمد و  من نیز به حواریون  بشارت دادم و آنها ایمان آوردند.»  جاثلیق می گوید بله ، یوحنا این سخن را نقل کرده اما  نگفته در چه زمانی اتفاق می افتد تا ما آن گروه را بشناسیم .  امام می فرماید: اگر کسی بیاید و انجیل را بخواند  و نام محمد و اهل بیتش ( علیهم السلام) تلاوت کند آیا ایمان می آوری ؟ جاثلیق می پذیرد. امام  ( علیه السلام)  به «نسطاس»  و  سپس به «راس جالوت» میفرماید: آیا سِفر سوم تورات را  حفظ هستید . هر دو  پاسخشان مثبت بود. امام ( علیه السلام ) ادامه می دهد و «سِفر سوم تورات»  را از بر می خواند. و اسم حضرت رسول و اهلبیتش را که در انجیل آمده تلاوت می کند .  و روبه جاثلیق می کند و ادامه میدهد: که اگر بخواهی انکار کنی باید عیسی و موسی را انکار  کنی.  جاثلیق جواب می دهد که: « اعتراف می کنم.»

اعتراف دوم:

 در ادامه مناظره امام (علیه السلام ) به جاثلیق می فرماید:   ما به آن که به عیسی ای که به  محمد ایمان داشت ایمان داریم ولی تنها ایرادی که به پیامبر شما  داریم این است که او کم روزه می گرفت و کم نماز می خواند. جاثلیق  گفت:  به خدا سوگند علم خود را باطل کردی و پایه کار خویش را ضعیف نمودی و من گمان میکردم تو عالم ترین  مسلمانان هستی. 

امام (علیه السلام)  فرمود: مگر چه شده جاثلیق گفت : بخاطر اینکه می‌گویی عیسی  در عبادت ضعیف بود و کم روزه می‌گرفت و کم نماز می‌خواند در حالیکه او حتی یک روز را بدون روزه  سپری نکرد و هیچ شبی را به طور کامل نخوابید و همیشه روزها روزه بود و شب ها شب زنده دار.

 امام(علیه السلام ) فرمود:  بگو ببینم برای چه کسی روزه می‌گرفت؟ و  نماز می‌خواند ؟ جاثلیق نتوانست پاسخ بدهد و ساکت و شرمنده شد زیرا اگر به بنده بودن عیسی  اعتراف می کرد و می گفت برای خدا عبادت می کرد؛  با  ادعای خدایی او (طبق عقایدشان)   سازگار نبود .

امام علیه السلام فرمود:  سوال دیگری دارم  . جاثلیق با تواضع گفت اگر بدانم پاسخ می‌گویم. امام فرمود:« تو قبول داری که عیسی  مردگان را به اذن خدا زنده می‌کرد.»  جاثلیق در بن بست قرار گرفت و به ناچار گفت قبول ندارم.  زیرا آن کس که مردگان را زنده کند و کور مادرزاد و مبتلا به برص را شفا دهد، پروردگار است و مستحق عبودیت و با آنچه که قبلا پذیرفته سازگار نیست.

 امام فرمود : الیسع( علیه السلام) نیز همین کار را کرد و بر آب  راه می رفت و مردگان را زنده کرد و نابینا  و مبتلا به بر ص  را شفا داد اما امتش قائل به  خدایی  او نشدند و کسی او را عبادت نکرد .

موضوعات: سیره پیشوایان, امام رضا علیه السلام
[پنجشنبه 1399-04-12] [ 11:25:00 ب.ظ ]